- گوش نوازی(نَ)
عمل گوش نواز. حالت گوش نواز (آواز). رجوع به همین ترکیب ذیل گوش شود
معنی گوش نوازی - جستجوی لغت در جدول جو
- گوش نوازی
نوازش گوش
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شخصی را گویند که هر چیز شنود خوب فهم کند و یاد گیرد، (برهان)، و به همین معنی است گوش تیز، (آنندراج)، گوش سرای
(نَ)
لغت نامه دهخدا
صفت و چگونگی دون نواز. دون پروری. که به نوازش و پرورش افراد پست و دون بپردازد. (از یادداشت مؤلف).
- دون نوازی کردن، به نوازش افراد دون پرداختن:
دون نوازی مکن که می نشود
در صفا هیچ ذره ای خورشید.
ابن یمین.
و رجوع به دون نواز و دون پروری شود
- دون نوازی کردن، به نوازش افراد دون پرداختن:
دون نوازی مکن که می نشود
در صفا هیچ ذره ای خورشید.
ابن یمین.
و رجوع به دون نواز و دون پروری شود
نیوشه، (لغت فرس ص 443 ذیل نیوشه)، استراق سمع، استماع، (یادداشت مؤلف)،
- گوش یازی کردن، تیز کردن گوش برای شنیدن، (یادداشت مؤلف)
- گوش یازی کردن، تیز کردن گوش برای شنیدن، (یادداشت مؤلف)
شنوایی، یعنی هرچه شنود خوب فهم کند و نیک یاد گیرد، (ناظم الاطباء)، صفت کسی که هرچه می شنود خوب فهم می کند و یاد می گیرد
(خوَشْ / خُشْ)
لغت نامه دهخدا
خوش صدائی. خوش نغمه ای. خوش الحانی:
خوش آوازی نالۀ چنگ او
خبر دادش از روی گلرنگ او.
نظامی.
جهانجوی را زآن دل آرام چست
خوش آوازی و خوبی آمد درست.
نظامی
خوش آوازی نالۀ چنگ او
خبر دادش از روی گلرنگ او.
نظامی.
جهانجوی را زآن دل آرام چست
خوش آوازی و خوبی آمد درست.
نظامی
پیش+نوازیتکه ای است سازی مربوط به سرنا، این تکه به صورت